بزرگی مثل داروینــــــیسم را چنان بال و پر داده و مورد حمایت رسانه ای خود در آورده و به خورد
مردم جهان داده اند که امروز وقـــتی در رد آن دلایل مستــند هم می آوریم باز عده ای نمی توانند
حکم عقل و منــــطق را بپذیرند ... و این داستان هم مختص این موضوع نیست ، اگر عمری بود
نگاهی هم به دروغهایی که در دیگر شاخه های علوم نظری آنهم از سوی دانشگاههای بزرگ
و معتــــبر به خورد جهانیان میرود خواهیم انداخت ....( البــته کسانی هســتند که
آگاهانه و از روی عمد از قبول واقعـــیت سر باز میزنند ، که حساب آنها جداست )
در مورد هارون یحـــیی نیز ضمن اینکه حق سوال در مورد ابهامات موجود را محفوظ میدانم
میخواهم این را بگویم که احتمالا بعضی از اعمال و نکات شبه برانگیز ایشان را باید در همین
چهارچوب ارزیابی نمود ، چرا که در کشوری مثل ترکیه که تا مغز استخوانش تحت نفوذ محافل
معلوم است نمیتوان به این راحتی و بدون برانگیختن حساسیت این محافل وارد منطقه ممنوعه
آنان شده و فراتر از آن باورهایشان را به چالش کشید .... در مورد هارون یحیی اگر این فرض
درست باشد باید بگویم که بنظر میرسد کمی زیاده روی شده ، چراکه بسیاری از محافل دینی
و حتی دانشگاهی در مخالفت با او و محکوم کردنش به سبقت گرفتن از یکدیگر مشغولند و
تمام بحث و صحبتی که در مورد او در حال جریانند عبارتند از اینکه هارون یحیی چگونه این
دختران را به تور انداخته ، رابطه او با خاخام های اسراییل از چه زمانی شروع شده ، نماد
تلویزیونش چرا مشکوک است یا اینکه زندانی که برایش ( آنهم چندین سال قبل ) داده
بودند کم بوده یا زیاد و ... و در این میان تنها موضوعی که به آن پرداخته نمیشود اینست
که هارون یحــــیی در مورد داروین و نظریه اش چه میگوید ؟! ! !
به هر حال در صفحات بعدی سعی خواهم کرد نگاهی به نقدهایی که هارون یحـــیی
به داوینیسم دارد بیاندازم و این مقدمه ای که آوردم به این خاطر بود که فارغ از هر گونه
پیش داوری بتوانیم درکی از آنچه او در مورد داروین و داروینــــیسم میگوید ذاشته باشیم.
اگر خدا بخواهد ....
نظرات شما عزیزان: